

در یک داستانی مناسب برای درامی سینمایی، فیلیپ ریورز در حالی که ۴۴ سال سن داشت، از بازنشستگی بیرون آمد تا برای ایندیاناپولیس کلتز یک نمایش دلیرانه ارائه دهد. او که وظیفهاش پر کردن جای خالی دنیل جونز و آنتونی ریچاردسون مصدوم بود، انتظارات را نادیده گرفت و بازی را با یک پاس ۲۷۷ یاردی و دو تاچداون مقابل سان فرانسیسکو 49رز به پایان رساند. با این حال، این داستان کلاسیک بازگشت یک قهرمان با کاستیهای دفاعی کلتز خدشهدار شد. آنچه در روز دوشنبه رخ داد بیشتر یک کمدی تراژیک بود تا یک مسابقه فوتبال، جایی که ریورز نزدیک به برگرداندن تیمش بود، تنها برای اینکه دفاع کاملاً از هم بگسلد. با نشان دادن نشانههایی از درخشش سابقش، ریورز با دقت و شوری پرتاب کرد که یادآور دوران اوجش بود، و باعث انرژی گرفتن تهاجم کلتز شد. رالی نیمه اول آنها را به 49رز نزدیک کرد، تنها با عقب ماندگی ۲۴-۱۷. ریورز انگیزه را حفظ کرد و با هدایت یک حمله ۱۲ حرکتی که با تاچداون جاناتان تیلور کامل شد، فاصله را به یک امتیاز کاهش داد. با این حال، دفاع کلتز یک روایت متضاد ارائه داد. زمانی که آنها تنها یک بازی قبل مقابل سیاتل سیهاوکس پایدار بودند، توسط کریستین مککفری نابود شدند که به راحتی از آنها عبور کرد و ۱۱۷ یارد دوید. سان فرانسیسکو با بهرهگیری از خطاهای دفاعی کلتز، با ماهرانه عمل کردن براک پردی شبیه به جو مونتانا، از ضعفهای آنها استفاده کرد تا پنج پاس تاچداون ثبت کند. پس از بازی، بازیکنانی مانند دفارست باکنر با صراحت به شکست خود اعتراف کردند با جملاتی از قبیل "نمیتوانستیم یک خوندماغ را متوقف کنیم" که عمیقاً ناامیدیهای آنها را نشان میداد. این فروپاشی دفاعی نه تنها عملکرد تأثیرگذار ریورز را خدشهدار کرد بلکه باعث به خطر افتادن آرزوهای پلیآف کلتز شد. فصل امیدوارکنندهای که با شروع ۸-۲ دیده میشد، اکنون پس از پنج شکست پیدرپی که آنها را به ۸-۷ رسانده، با خطر مواجه است. اکنون ایندیاناپولیس به امیدهای پلیآف خود، دو بازی دور از مسابقات وایلکارد تنها با دو بازی باقیمانده، آویزان هستند. سرنوشت پلیآف آنها اکنون در دستان خودشان نیست بلکه به نتایج دیگران وابسته است، به ویژه نیازمند شکست چارجرز در برابر تکسانز. بازگشت شجاعانه فیلیپ ریورز برجستهکننده طبیعت گذرای قهرمانیهای ورزشی است. تمایل او برای برعهده گرفتن بار و بازی کردن به خاطر عشق به بازی، تضاد شدیدتری با فروپاشی بقیه تیم نشان میدهد، تأکید بر فصلی پرشور که ممکن است در نهایت در ناامیدی حرفهای پایان یابد مگر اینکه شانس به نفع شانسهای ایندیاناپولیس بار دیگر باشد. مشارکتهای او هرچند دلیرانه، با تیمی مخدوش شده که نتوانست تعیین او را به یک داستان کامل از پیروزی تبدیل کند. فصلی که میتوانست تاریخی باشد اکنون در آستانه محو شدن به یک «چه ممکن بود بشود» بدون یک بازگشت معجزهآسا قرار دارد.