

در مقالهٔ پیشین به بررسی سیاستهای ضد ارمنی در آذربایجان، که پس از جنگ ۴۴ روزه همچنان ادامه مییابد و شدت مییابد، پرداختیم. این مقالهٔ علمی توسط اعضای هیئت علمی دانشگاه ایروان (YSU) و پژوهشگران مؤسسه مطالعات شرقی، Levon Hovsepian و Artyom Tonoyan تهیه شده است. پس از آن، Hetq دربارهٔ مقالهٔ علمی مشترک دیگری از نویسندگان سخن گفت که محتوای آن روابط ترکیه–آذربایجان قبل و بعد از جنگ ۲۰۲۰ است. مقاله با عنوان «From alliance to ‘soft conquest’: the anatomy of the Turkish-Azerbaijani military alliance before and after the 2020 Nagorno-Karabakh war» در مجله Small Wars and Insurgencies منتشر شده است. این مقاله بر پایهٔ اطلاعات منابع باز آذربایجانی است و دسترسی به آن محدود است. این اثر علمی، تحولات روابط ترکیه–آذربایجان را بهگونهای جامع از اوایل دههٔ ۱۹۹۰ تا اکنون به تصویر میکشد و هدف مقاله این است که تغییرات کیفی و تغییرات در پویایی همکاری نظامی را آشکار کند و تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن را بر هویت جامعه آذربایجانی ارزیابی کند. از همان سال ۱۹۹۲، ترکیه پایهگذاری آموزش نظامی خود را در آذربایجان گذاشت؛ هجده سال بعد، در ۲۰۱۰، توافقنامهٔ رسمی همکاری دوجانبهای امضا شد که بنا به گفتهٔ نویسندگان، صفحهٔ تازهای را در روابط ترکیه–آذربایجان گشود. در آذربایجان مدرسهٔ نظامی دو محور داشت: روسی و ترکی. پس از جنگ ۲۰۲۰، محور ترکی بر محورها غلبه یافت. Artyom Tonoyan، در مصاحبهای با Hetq، میگوید این جنگ نتیجهٔ منطقیِ فرایندی بود که پیشتر آغاز شده بود و این فرایند منجر به شکلگیریِ سیاستی شد که ارتش آذربایجان را بهسوی ارتش ترکیه میرساند. Tonoyan میگوید که چند روز پس از جنگِ ۴۴ روزه رهبر آذربایجان اعلام کرد که ارتش را به مدل ترکیهای هدایت میکنند: «در واقع، در چندین حوزه ترکیه حضورِ چشمگیر دارد. یکی از این حوزهها خودِ ارتش است. در چارچوب تغییرات ساختاری در آذربایجان پس از جنگ ۲۰۲۰، یک ژنرال ترک منصوب شد—اگر این منصب را بهطور دقیق ترجمه کنیم—معاون وزیر دفاع آذربایجان است. به عبارت دیگر، یکی از دستیاران او به عنوان سهمیه به ترکیه اختصاص مییابد. این پدیدهای بسیار جالب و پرشمار است. سخت است بگوییم آیا نمونهٔ دومی در جهان وجود دارد یا نه. همین نکته نشاندهندهٔ عمق حضور نظامیٔ ترکیه در سیستمِ نظامیٔ آذربایجان است.» قبل از جنگ ۲۰۲۰، بنابر گفتگوی Hetq با مخاطبِ ما، ارمنستان دارای ترکشناسانی بود که دربارهٔ دخالت ترکیه در جنگ سخن میگفتند. دو عامل مهم وجود داشت: اولاً، تغییر سیاست خارجی ترکیه. پیشتر به سوی اروپا-آتلانتیک گرایش داشت، اما ترکیه مسیری خود را به شرق و قفقاز معطوف کرد. Tonoyan میگوید که در این زمینه و نیز در مورد نئوأُثمانیگرایی در ارمنستان، از جمله در ادبیات علمی، مطالب زیادی نوشته شده است. بنابراین برخلاف جنگ اول قرهباغ، قبل از جنگ ۴۴ روزه ترکیهای دیگر وجود داشت که دیدگاهها و مواضعی دربارهٔ تقابل ارمنستان–آذربایجان داشت و بر پایهٔ آن سطحِ دخالت را افزایش میداد. دومین عاملِ مهم—که بهگفتهٔ interlocutorِ ما ممکن است نسبت به نخست کمتر دیده شود—عاملِ اقتصادیِ ترکیه است—دینامیکهای متغیرِ بخشِ صنایعِ نظامی در داخلِ تولیدِ ناخالصِ داخلی: «وقتی صنایعِ نظامی جایگاهِ قابلِ توجهی در اقتصادِ شما پیدا میکند، این نیز نشانهای است که سیاستِ خارجیِ کشور را تحت تأثیر قرار میدهد و به سویِ یک سیاستِ خارجیِ تهاجمی برای پرورشِ نزاعها سوق میدهد»، Tonoyan میگوید. پس از جنگِ ۴۴ روزه، وابستگیٔ آذربایجان به ترکیه رو به افزایش گذاشت. interlocutor ما میگوید نمونههایی کم است که صحنهٔ پیروزی بهاشتراکِ دو رئیسجمهور از دو کشور باشد، در حالی که علیاف صحنهٔ رژهٔ نظامی را با اردوغان به اشتراک گذاشت. این، بهگفتهٔ Tonoyan، شاخصِ تغییرِ روابط و افزایشِ وابستگی است. افزون بر این، در ۱۵ ژوئن ۲۰۲۱ ترکیه و آذربایجان بیانیهٔ روابطِ متحد امضا کردند («بیانیهٔ شاوشا»)، که به توافقِ ۲۰۱۰ اضافه شد و روابط ترکیه–آذربایجان را به سطحی کیفیتر ارتقا داد. «خطرِ واقعی وجود دارد که ترکیه در بلندمدت آذربایجان را به طور کامل جذب کند و این منجر به تحمیلِ اتحادیهای فدراسیون شود. این گفتمان به بخشی از دستور کارِ سیاسیِ آذربایجان تبدیل میشود، بهویژه با حمایتِ چهرههای طرفدارِ ترکیه»، این مقاله میگوید. جالب است که پس از جنگِ ۲۰۲۰ در آذربایجان بحثی در جامعه مطرح شد مبنی بر اینکه ترکی را زبانِ رسمیِ دولت کنند؛ در برخی اماکن—در نهادهای دولتی و حتی در قبرستانها—پرچمِ ترکیه نیز دیده میشود. «دومین حوزهٔ عمده که برای علیاف نسبت به نظامی بزرگتر است، احساساتِ عمومی است—تسلطِ بیچونوچرای حضورِ ترکیه در جهتگیریِ ایدئولوژیکِ جامعه. بر اساسِ نظرها، ۹۰ درصد و بیشتر پرچمِ ترکیه را بهعنوانِ پرچمِ خود معرفی کردهاند»، این کارشناسِ مطالعاتِ شرقی مینویسد. پس از جنگ، شعار «یک ملت، یک ارتش» در آذربایجان رواج یافت؛ بهطور مشابه، فشارِ «یک ملت، یک زبانِ دولتی» نیز وجود دارد. افزون بر این، در سالِ ۲۰۲۲ آذربایجان دانشگاه ملی دفاعی با نمونهٔ ترکی افتتاح کرد. Tonoyan میگوید این نشان میدهد نفوذِ ترکیه در حوزهٔ ایدئولوژیکِ آذربایجان ملموستر از حوزهٔ نظامی است. اما در هر دو مورد، منافعِ جدی در حاکمیتِ آذربایجان و نیز در بقایِ شخصی و بازتولیدِ رژیمِ آن وجود دارد. «تا زمانی که آذربایجان به منافعِ ترکیه خدمت نکند، امن است، اما اگر سیاستِ مستقلتری پیش گیرد، در معرضِ خطر است. این برای آذربایجان خطرناکتر است چون با روسیه همسایه است. برخوردِ این منافع و رقابتِ میان آنها خودِ خطرناک است»، interlocutorِ Hetq میگوید. در تلویزیونِ ملیِ آذربایجان، مصاحبههایی با وزرای خارجهٔ سابق و فعلی پخش میشود. موضوع این است که چگونه پیروزیِ ۲۰۲۰ ممکن شد. درست پیش از مصاحبهٔ ما با Tonoyan، مصاحبهای با وزیرِ سابق Elmar Mammadyarov پخش شده بود. Tonoyan به بیانیهٔ Mammadyarov اشاره میکند که وقتی در اواخر دههٔ ۲۰۰۰boomِ نفت آغاز شد، حجمِ خریدِ سلاح افزایش یافت. اما Mammadyarov میگوید این alone کافی نبود تا اقدامِ نظامی انجام شود. در آن دوره آذربایجان ارسالِ نیروهایش به ترکیه برای آموزشِ نظامی را تشدید کرد. Mammadyarov میگوید این روند بهخاطرِ این بود که پرسنلِ اعزامشده افسر بودند و این فرایند سالها طول کشید. به پرسش Hetq مبنی بر اینکه آیا آذربایجان برای دخالتِ ترکیه در پیروزیٔ ۲۰۲۰ هزینهای پرداخت خواهد کرد، با توجه به این ایدهٔ مقاله که ترکیه در بلندمدت به دنبالِ جذبِ آذربایجان است، Tonoyan پاسخ میدهد: «بله، این همان هزینه است. نه فقط از نظرِ نظامی، بلکه مهمتر اینکه جامعهٔ آذربایجان را بهشکلِ کاملاً پان-ترکی میکند. اگر در هیچ کشوری جامعهای دارید که ایدئولوژیِ شما را به اشتراک میگذارد، دیگر فرقی ندارد چه کسی بر تخت نشسته است، زیرا برداشتنِ علیاف از تخت یا نگه داشتنِ او دوباره به ترکیه وابسته است. در اصل، حاکم به یک عروسک تبدیل میشود. علیاف این خطر را بهخوبی میفهمد، اما از فرصتِ پنجرهٔ گشوده در نتیجهٔ تغییرِ سیاستِ خارجیِ ترکیه استفاده کرده است. در آذربایجان دو ایدئولوژیِ در برابر هم وجود داشته است—آذربایجانسَدی/آذربایجانی-بودگی و ترکگرایی. وقتی علیاف از پنجرهٔ باز استفاده کرد، بخشِ هویتیِ آذربایجان را محدود کرد. در پایانِ جنگ، به نتیجهای رسید که برای او خطرناک است.» Tonoyan میگوید که ایدهٔ آذربایجان-بودگی دارای گرایشِ روسی است، در حالی که ترکگرایی گرایشِ ترکی دارد. افزون بر این، در آذربایجان ناسیونالیستیِ آشکار وجود دارد که ذاتاً ترکدوست است؛ میتوان پان-ترکگرایی و پان-تورانیسم را مترادفهای آن دانست. از نظر تاریخی، ایدهٔ آذربایجان-بودگی در دههٔ ۱۳۳۰/۱۹۳۰ میلادی در دورانِ شوروی پرورش یافت و در آن زمان روشن شد که پیمانِ کمال–لنین آیندهای ندارد. بدین ترتیب، گرایشِ ترکمحورِ جامعهٔ آذربایجانی از طریق ارائهِٔ آذربایجان-بودگی بهعنوانِ یک «ایدئولوژی» طراحی شد. در سال ۱۹۳۶ واژهٔ تازهای پدید آمد—«زبانِ آذربایجان»، به معنای «زبانِ آذربایجانی». Tonoyan میگوید چنین واژهای در علمِ خالص یا زبانِ رسمی وجود ندارد؛ در کتابهایِ درسیِ آذربایجان در دههٔ ۱۹۳۰ همگی «تورک dili» نوشته میشدند، به این معنا که زبانِ مادری ترک بوده است و در اسنادِ دولتی زبانِ رسمیِ آذربایجان نیز ترک است. در دورانِ استالین، برای جدا کردنِ آذربایجان از ترکیه، آذربایجان-بودگی به سیاستِ غالبِ سیاسی تبدیل شد؛ در ذهنِ مردم مفهومِ جدا بودن از ترکها شکل گرفت. interlocutor میگوید این فرایند با فروپاشیِ اتحادِ شوروی پایان یافت و در سالِ ۱۹۹۲ آذربایجان با رهبریِ طرفدارِ ترکیه—Abulfaz Elçibey (نامِ خانوادگیِ واقعیِ او علیاف)—به قدرت رسید. زیرِ او زبانِ دولتی دوباره ترک شد و پروژهٔ ایدئولوژیکِ ترکگرایی به جنبشهایِ جداییطلبی یا استقلالطلبانهِٔ اقوامِ دیگر منجر شد. نمونهٔ روشن آن اعلامِ جمهوریِ خودمختارِ تالیش-موغان در تابستانِ ۱۹۹۳ بود. در همان سال، پس از سرنگونیِ Elçibey و روی کار آمدنِ Heydar Aliyev، زبانِ دولتی دوباره به آذربایجانی بازگشت. و پس از تصرفِ Artsakh در سالِ ۲۰۲۳، بحثِ عمومی دربارهٔ تبدیلِ ترکی به زبانِ دولتی دوباره مطرح شد، اما دولت در این زمینه نقشِ رسمی ندارد. «یعنی این یک دستورِ کارِ پایین به بالا است، نه بالا به پایین»، این کارشناسِ مطالعاتِ شرقی تأکید میکند. او میگوید در سالِ ۱۹۹۲ ترکگرایی نتوانست در آذربایجان ریشه کند چون عاملِ نظامیِ ترکیه به شکلی که پس از سالِ ۲۰۲۰ وجود دارد، وجود نداشت. «بعد از جنگِ ۲۰۲۰، احساساتِ ترکگونه در جامعه چالشیِ بزرگ میآفریند که در کوتاه تا میانمدت میتواند به جنبشهایِ استقلال یا جدایی منجر شود»، interlocutorِ Hetq نتیجه میگیرد و اضافه میکند که برای علیاف مقابله با این جریان، کارِ بسیار آهسته و پنهان لازم است. از این رو، بیهوده نیست که او بودجهٔ سازمانهایِ غیردولتیِ محلی را تامین میکند—برای پروژههایی که توسعهٔ آذربایجان-بودگی و ترویجِ آن در مدارس را برمیگزینند. «از سال ۲۰۲۰ آنها همان عبارت را تکرار میکنند. هیچ مقامِ آذربایجانی نمیگوید که ترکیه بهلحاظِ نظامی به ما کمک کرده است. آنها میگویند حمایتِ ترکیه از آذربایجان صرفاً سیاسی و اخلاقی بوده است. این همان چیزی است که علیاف میگوید و همهٔ نمایندگان مجلس این عبارتِ کلِّی را تکرار میکنند: در آرتساخ تنها خونِ آذربایجانی ریخته شده است؛ ما هرگز دخالتِ نظامیٔ ترکیه در آرتساخ را قبول نداریم»، Tonoyan میگوید. به گفتهٔ او، این موضوع بحثهای گستردهای را در آذربایجان برمیانگیزد. مخالفان با مهارت سوالاتی مستقیم از نمایندگانِ دولت میپرسند تا حضورِ نظامیِ ترکیه در جنگِ ۲۰۲۰ را در ویدئو نشان بدهند و بهطور مؤثرِ زیرِ دستِ علیاف را مجبور به انکار کنند. ترکیه نیز حضورِ نظامیِ خود در جنگِ ۴۴ روزه را تأکید میکند. در این زمینه Tonoyan به این اظهارنظرِ اردوغان اشاره میکند که گفتِ «سربازِ ترکیه در لیبی و در قرهباغ پیروز شد»، که پاسخِ علیاف با انکارِ حضورِ خونبارِ ترکها در آذربایجان همراه شد. همچنین، در فوریهٔ ۲۰۲۴، در زمانِ مراسمِ انتخابِ خود، علیاف بر اهمیتِ داشتنِ صنعتی دفاعیِ مستقل و مقابله با ترکیه تأکید کرد. رئیسجمهورِ آذربایجان همچنین گفت که آنها سنگهایی را جا به جا کردهاند تا کسی آنها را درنیاورد—یعنی مخالفانی خواهند بود. او میگوید که علیافِ جوان به یادِ جنبشهای استقلالِ دههٔ ۹۰ است و از تکرارِ آنها نگران است. در تلویزیونِ ملیِ آذربایجان، مصاحبههایی با وزرای خارجهٔ سابق و فعلی پخش میشود. موضوع این است که چگونه پیروزیٔ ۲۰۲۰ ممکن شد. درست پیش از مصاحبهٔ ما با Tonoyan، مصاحبهای با Elmar Mammadyarov پخش شده بود. Tonoyan به بیانات Mammadyarov اشاره میکند که با اوجگیریِ بازارِ نفت در اواخر دههٔ ۲۰۰۰، حجمِ خریدِ سلاح افزایش یافت. اما Mammadyarov میگوید این کافی نبود تا اقدامِ نظامی انجام شود. در آن دوره آذربایجان ارسالِ نیروهایش به ترکیه برای آموزش و تعلیمِ نظامی را تشدید کرد. Mammadyarov میگوید این فرایند سالها طول کشید زیرا پرسنلِ اعزامشده افسر بودند. به پرسش Hetq مبنی بر اینکه آیا آذربایجان برای دخالتِ ترکیه در پیروزیٔ ۲۰۲۰ هزینهای پرداخت خواهد کرد، با توجه به این ایدهٔ مقاله که ترکیه بهدنبالِ جذبِ آذربایجان در طولانیمدت است، Tonoyan پاسخ میدهد: «بله، این همان هزینه است. نه فقط از نظرِ نظامی، بلکه مهمتر اینکه جامعهٔ کاملاً طرفدارِ ترکیه میشود. اگر در هر کشور جامعهای دارید که تفسیرِ ایدئولوژیِ شما را دارد، دیگر فرقی ندارد که چه کسی بر تخت نشسته است، زیرا کنار گذاشتنِ علیاف یا نگه داشتنِ او دوباره به ترکیه وابسته است. در واقع، حاکم به یک عروسک تبدیل میشود. علیاف این خطر را بهخوبی میفهمد، اما از فرصتِ باز شدنِ پنجرهٔ تغییرِ سیاستِ خارجیِ ترکیه استفاده کرده است. در آذربایجان دو ایدئولوژی در برابر هم وجود داشته است—آذربایجان-بودگی و ترکگرایی. وقتی علیاف از این پنجرهٔ باز استفاده کرد، بخشِ هویتیِ آذربایجان را محدود کرد. در پایانِ جنگ، بهنتیجهای رسید که برای او خطرناک است.» Tonoyan میگوید که ایدهٔ آذربایجان-بودگی گرایشِ روسی دارد، در حالی که ترکگرایی گرایشِ ترکی دارد. افزون بر این، در آذربایجان ناسیونالیسمِ آشکاری وجود دارد که ذاتاً ترکبود است؛ میتوان پان-ترکگرایی و پان-تورانیسم را هممعنیِ این گرایش دانست. بهطور تاریخی، ایدهٔ آذربایجان-بودگی در دههٔ ۳۶–۱۹۳۰ در دورهٔ شوروی پرورانده شد و در آن زمان روشن شد که اتحادِ کمال–لنین آیندهای ندارد. بنابراین، جهتگیریِ ترکمحورِ جامعهٔ آذربایجانی با ارائهٔ آذربایجان-بودگی بهعنوانِ یک مکتب طراحی شد. در سال ۱۹۳۶ واژهٔ تازهای بهکار رفت—«زبانِ آذربایجان»، به معنای «زبانِ آذربایجانی». Tonoyan میگوید چنین واژهای در علمِ خالص یا در گفتارِ رسمی وجود ندارد؛ در کتابهایِ درسیِ آذربایجان در دههٔ ۱۹۳۰ همگی «تورک dili» نوشته میشدند، به این معنا که زبانِ مادری ترک بوده و در اسنادِ دولتی زبانِ رسمیِ آذربایجان نیز ترک است. در دورانِ استالین، برای جدا کردنِ آذربایجان از ترکیه، آذربایجان-بودگی به سیاستِ غالبِ سیاسی بدل شد؛ در ذهنِ مردم این ایده که ما از ترکها جدا هستیم شکل گرفت. interlocutor میگوید این فرایند با فروپاشیِ اتحادِ شوروی به پایان رسید و در سالِ ۱۹۹۲ آذربایجان به رهبریِ یک دولتِ طرفدارِ ترکیه—Abulfaz Elçibey—به قدرت رسید. تحتِ او زبانِ دولتی دوباره ترک شد و پروژهٔ ایدئولوژیکِ ترکگرایی به جنبشهایِ جداییطلبی یا استقلالِ اقوامِ دیگر انجامید. نمونهٔ روشنِ این امر اعلانِ جمهوریِ تالیش-موغانِ خودمختار در تابستانِ ۱۹۹۳ بود. در همان سال، پس از سرنگونیِ Elçibey و رسیدنِ Heydar Aliyev به قدرت، زبانِ دولتی دوباره به آذربایجانی تغییر کرد. و پس از اشغالِ آرتساخ در سالِ ۲۰۲۳، بحثِ عمومیِ تبدیلِ ترکی به زبانِ دولتی دوباره مطرح شد؛ اما دولت در این زمینه نقشی ندارد. «یعنی این دستورِ کار از پایین به بالا است، نه از بالا به پایین»، این کارشناسِ مطالعاتِ شرقی تأکید میکند. او یادآور میشود که در سالِ ۱۹۹۲ ترکگرایی در آذربایجان ریشه نکرد، زیرا عاملِ نظامیِ ترکیه به شکلِ پس ازِ ۲۰۲۰ وجود نداشت. «بعد از جنگِ ۲۰۲۰، احساساتِ ترکگونه در جامعه چالشِ بزرگی ایجاد میکند که در کوتاهتا-متوسطمدت میتواند به جنبشهایِ استقلال یا جدایی منجر شود»، interlocutorِ Hetq نتیجه میگیرد و اضافه میکند که برای علیاف مقابله با این جریان، باید با احتیاط و بهطور پنهانی عمل کند. از اینرو، جای تعجب نیست که او بودجهٔ سازمانهایِ غیردولتیِ محلی را تأمین میکند—برای پروژههایی که بر گسترشٔ آذربایجان-بودگی و تبلیغِ آن در مدارس تمرکز دارند. «از سال ۲۰۲۰ به بعد همان عبارت را تکرار میکنند. هیچ مقامِ آذربایجانیای پیدا نمیشود که بگوید ترکیه از نظرِ نظامی به ما کمک کرده است. آنها میگویند حمایتِ ترکیه از آذربایجان صرفاً سیاسی و اخلاقی بوده است. این همان چیزی است که علیاف میگوید و همهٔ نمایندگان نیز همان عبارتِ کلی را تکرار میکنند: در آرتساخ فقط خونِ آذربایجانی ریخته شده است؛ ما دخالتِ نظامیِ ترکیه در آرتساخ را بهطور کامل انکار میکنیم»، Tonoyan میگوید. بهگفتهٔ او، این موضوع بحثهای گستردهای را در آذربایجان برمیانگیزد. مخالفان با مهارت، از طریق دوربین، سؤالهای مستقیم از مقاماتِ دولتی مطرح میکنند که آیا حضورِ نظامیِ ترکیه در جنگِ ۲۰۲۰ وجود داشت یا نه؛ در عمل، این امرِ زیرِ سایهٔ علیاف را مجبور به انکار میکند. ترکیه نیز حضورِ نظامیِ خود را در جنگِ ۴۴ روزه تأکید میکند. در این راستا Tonoyan به ادعایِ اردوغان مبنی بر اینکه «سربازِ ترک در لیبی و در قرهباغ پیروز شد» اشاره میکند و پاسخِ علیاف با این استدلال همراه شد که سربازانِ ترک در آذربایجان خون ندادهاند. همچنین، در فوریهٔ ۲۰۲۴، در زمانِ مراسمِ افتتاحیه، علیاف بر اهمیتِ داشتنِ صنعتی دفاعیِ مستقل تأکید کرد تا با ترکیه مقابله کند. رئیسجمهورِ آذربایجان همچنین گفت که آنها سنگهایی را جا به جا کردهاند تا کسی آنها را بلعیده و بازنگردد، یعنی مخالفانی وجود خواهند داشت. او میگوید که علیافِ جوان به یادِ جنبشهای استقلالِ دههٔ ۹۰ است و از تکرارِ آنها نگران است. در تلویزیونِ ملیِ آذربایجان، مصاحبههایی با وزرای خارجهٔ سابق و فعلی پخش میشود. موضوع این است که چگونه پیروزیِ ۲۰۲۰ ممکن شد. درست پیش از مصاحبهٔ ما با Tonoyan، مصاحبهای با Elmar Mammadyarov پخش شده بود. Tonoyan به بیانات Mammadyarov اشاره میکند که وقتی در اواخر دههٔ ۲۰۰۰ boomِ نفت آغاز شد، حجمِ خریدِ سلاح افزایش یافت. اما Mammadyarov میگوید که آنalone کافی نبود تا اقدامِ نظامی انجام شود. در آن دوره آذربایجان تشدیدِ اعزامِ نیروهایش به ترکیه برای آموزش و تعلیمِ نظامی را تشدید کرد. Mammadyarov میگوید این فرایند سالها طول کشید زیرا پرسنلِ اعزامشده افسر بودند. به پرسش Hetq مبنی بر اینکه آیا آذربایجان برای دخالتِ ترکیه در پیروزیِ ۲۰۲۰ هزینهای پرداخت خواهد کرد—با توجه به این ایدهٔ مقاله که ترکیه بهدنبالِ جذبِ آذربایجان در بلندمدت است—Tonoyan پاسخ میدهد: «بله، این همان هزینه است. نه فقط از نظرِ نظامی، بلکه مهمتر اینکه جامعهٔ کاملاً طرفدارِ ترکیه میشود. اگر در هر کشوری جامعهای دارید که ایدئولوژیِ شما را به اشتراک میگذارد، دیگر فرقی ندارد که چه کسی بر تخت نشسته است، زیرا کنار گذاشتنِ علیاف یا نگه داشتنِ او دوباره به ترکیه وابسته است. در واقع، حاکم به یک عروسک تبدیل میشود. علیاف این خطر را بهخوبی میفهمد، اما از فرصتِ پنجرهٔ گشوده در سیاستِ خارجیِ ترکیه استفاده کرده است. در آذربایجان دو ایدئولوژی در برابر هم وجود داشته است—آذربایجانبودگی و ترکگرایی. وقتی علیاف از این پنجرهٔ باز استفاده کرد، بخشِ هویتیِ آذربایجان را محدود کرد. در پایانِ جنگ، او به نتایجی رسید که برای او خطرناک است.» Tonoyan میگوید که ایدهٔ آذربایجان-بودگی دارای گرایشِ روسی است، در حالی که ترکگرایی گرایشِ ترکی دارد. افزون بر این، در آذربایجان ملیگراییِ آشکارِ با ذاتِ ترک دارد؛ میتوان پان-ترکگرایی و پان-تورانیسم را بهعنوانِ هممعناهایِ آن به شمار آورد. از منظرِ تاریخی، ایدهٔ آذربایجان-بودگی در دههٔ ۱۹۳۰ در دورهٔ شوروی پرورانده شد و در سازماندهیِ یک جامعهٔ ترکمحورِ آذربایجانی انجامید. در ۱۹۳۶ واژهٔ تازهای پدید آمد—«زبانِ آذربایجان»، به معنای «زبانِ آذربایجانی». هیچکدام از این واژهها در علمِ خالص یا گفتارِ رسمی وجود ندارد؛ در کتابهای درسیِ دههٔ ۱۹۳۰، همگی «تورک dili» نوشته شده بودند، به معنای این که زبانِ مادری ترک بوده و در مدارِ دولت نیز زبانِ دولتیِ آذربایجان ترک است. در دورانِ استالین، برای جدا کردنِ آذربایجان از ترکیه، آذربایجان-بودگی به سیاستِ غالبِ سیاسی تبدیل شد؛ در ذهنِ محلیها ایدهٔ اینکه آنها از ترکها جدا هستند، به شکلگیری رسید. interlocutor میگوید این فرایند با فروپاشیِ اتحادِ شوروی پایان یافت و در سالِ ۱۹۹۲ آذربایجان با رهبریِ یک دولتِ طرفدارِ ترکیه—Abulfaz Elçibey (نامِ خانوادگیِ واقعیِ او علیاف)–به قدرت رسید. زیرِ او زبانِ دولتی دوباره ترک شد و پروژهٔ ایدئولوژیکِ ترکگرایی به سایر جنبشهایِ استقلالطلبانهِٔ اقوامِ دیگر انجامید. نمونهٔ روشنِ این امر اعلانِ جمهوریِ تالیش-موغانِ خودمختار در تابستانِ ۱۹۹۳ بود. در همان سال، پس از سرنگونیِ Elçibey و به قدرت رسیدنِ Heydar Aliyev، زبانِ دولتی دوباره به آذربایجانی بازگشت. و پس از تصرفِ Artsakh در سالِ ۲۰۲۳، بحثِ عمومی دربارهٔ تبدیلِ ترکی به زبانِ دولتی دوباره مطرح شد، اما دولت در این زمینه نقشِ رسمی ندارد. «یعنی این دستورِ کار از پایین به بالا است، نه از بالا به پایین»، این کارشناسِ مطالعاتِ شرقی تأکید میکند. او خاطرنشان میکند که در سالِ ۱۹۹۲ ترکگرایی در آذربایجان ریشه نگرفت چون عاملِ نظامیِ ترکیه بهشکلِ پس ازِ ۲۰۲۰ وجود نداشت. «بعد از جنگِ ۲۰۲۰، احساساتِ ترکی-گونه در جامعه چالشِ بزرگی است که در کوتاه تا میانمدت میتواند به جنبشهایِ استقلال یا جدایی منجر شود»، interlocutorِ Hetq نتیجه میگیرد و اضافه میکند که برای علیاف ادامهٔ مقابلِ جریان، نیازمندِ گامهایِ آهسته و پنهان است. بنابراین هیچچیز عجیب نیست که او بودجهٔ سازمانهایِ غیردولتیِ محلی را تأمین میکند—برای پروژههایی که گسترشِ آذربایجان-بودگی و ترویج آن در مدارس را در اولویت قرار میدهند. «از ۲۰۲۰ به اینسو همان یک عبارت را تکرار میکنند. شما هرگز هیچ مقامِ رسمیِ آذربایجانی را پیدا نمیکنید که بگوید ترکیه از ما در مسائلِ نظامیِ ۲۰۲۰ کمک کرده است. میگویند حمایتِ ترکیه از آذربایجان صرفاً سیاسی و اخلاقی بوده است. این همان چیزی است که علیاف میگوید و تمامِ نمایندگان مجلس نیز این عبارت را تکرار میکنند: در آرتساخ تنها خونِ آذربایجانی ریخته شده است؛ ما دخالتِ نظامیِ ترکیه در آرتساخ را صراحتاً انکار میکنیم»، Tonoyan میگوید. به گفتهٔ او، این موضوع موجبِ بحثهای گستردهای در آذربایجان میشود. مخالفان با مهارتِ خاصی سیاستمداران را روی دوربین وادار میکنند تا در مورد حضورِ ترکیه در جنگِ ۲۰۲۰ پاسخ دهند؛ این کار بهطور مؤثرِ زیرِ دستِ علیاف را وادار به انکار میکند. ترکیه نیز حضورِ نظامیِ خود را در جنگِ ۴۴ روزه تأکید میکند. Tonoyan به یادِ قولِ اردوغان میافتد که در لیبی و در قرهباغ پیروز بوده است، و پاسخِ سطحِ علیاف با این سوال در برابرِ این ادعا بود که سربازانِ ترک در آذربایجان خون ندادهاند. همچنین، در فوریهٔ ۲۰۲۴، در زمانِ افتتاحِ رسمی، علیاف بر اهمیتِ داشتنِ صنعتی دفاعیِ مستقل برای مقابله با ترکیه تأکید کرد. رئیسجمهورِ آذربایجان همچنین گفت که آنها سنگهایی را جا به جا کردهاند تا افرادِ مخالفِ آنها نتوانند به راحتی آنها را درنیاورند؛ او میگوید که علیافِ جوان به یادِ جنبشهایِ استقلالِ دههٔ ۹۰ است و از تکرارِ آنها نگران است. در تلویزیونِ ملیِ آذربایجان، مصاحبههایی با وزرایِ خارجهٔ سابق و فعلی پخش میشود. موضوع این است که چگونه پیروزیِ ۲۰۲۰ ممکن شد. درست پیش از مصاحبهٔ ما با Tonoyan، مصاحبهای با Elmar Mammadyarov پخش شده بود. Tonoyan بهِ بیاناتِ Mammadyarov اشاره میکند که وقتی در اواخر دههٔ ۲۰۰۰ رونقِ نفت آغاز شد، حجمِ خریدِ سلاح افزایش یافت. اما Mammadyarov میگوید که آن افزایشِ خرید بهتنهایی برای انجامِ عملیاتِ نظامی کافی نبود. در آن دوران آذربایجان اعزامِ نیروهایش به ترکیه را برای آموزشِ نظامی تشدید کرد. Mammadyarov میگوید این فرایند سالها طول کشید چون پرسنلِ اعزامشده افسر بودند. به پرسشِ Hetq مبنی بر این که آیا آذربایجان برای دخالتِ ترکیه در پیروزیِ ۲۰۲۰ پرداختِ هزینه خواهد کرد، با توجه به این دیدگاهِ مقاله که ترکیه در بلندمدت میکوشد آذربایجان را به خود وابسته سازد، Tonoyan پاسخ میدهد: «بله، همان هزینه است. نه تنها از نظرِ نظامی، بلکه مهمتر این که جامعه کاملاً طرفدارِ ترکیه میشود. اگر در هر کشوری جامعهای دارید که ایدئولوژیِ شما را به اشتراک میگذارد، دیگر فرقی ندارد چه کسی روی تخت نشسته است، زیرا رفتنِ علیاف از روی صحنه یا نگه داشتنِ او دوباره به ترکیه وابسته است. به طورِ کلی، حاکم به یک puppet تبدیل میشود. علیاف این خطر را بهخوبی میفهمد، اما از فرصتِ پنجرهٔ باز شده با تغییرِ سیاستِ خارجیِ ترکیه استفاده کرده است. در آذربایجان دو ایدئولوژی در برابر هم بودهاند—آذربایجانیبودگی و ترکبودگی. وقتی علیاف از این پنجره استفاده کرد، بخشِ آذربایجان-شناسی را محدود کرد. در پایانِ جنگ، به نتیجهای رسید که برای او خطرناک است.» Tonoyan میگوید که ایدهٔ آذربایجان-بودگی گرایشِ روسی دارد، در حالی که ترکبودگی گرایشِ ترکی دارد. افزون بر این، در آذربایجان ملیگراییِ آشکاری وجود دارد که ذاتاً ترکدوست است؛ میتوان پان-ترکگرایی و پان-تورانیسم را مترادفهایِ آن دانست. Historically, the idée fixe of Azerbaijani-ness was developed and implanted in the 1930s, during the Soviet era, when it became clear that the Kemal-Lenin alliance had no future. Thus the Turkic orientation of Azerbaijani society was engineered by presenting Azerbaijani-ness as a doctrine. In 1936 a new term appeared—«Azerbaijan dili», meaning «Azerbaijani language». Tonoyan says there is no such term in science or official usage; in the 1930s Azerbaijani textbooks all stated «Turk dili», meaning the mother tongue was Turkic, and in state documents the Azerbaijani state language was also Turkic. Under Stalin, to pull Azerbaijan away from Turkey, Azerbaijani-ness became the dominant political policy; in the minds of locals the idea of being a separate people from Turks began to form. interlocutor notes that this process ended with the collapse of the Soviet Union; in 1992 Azerbaijan came under the rule of a pro-Turkish Elçibey (real surname Aliyev). Under him the state language again became Turkic, and Turkic ideology led to other ethnic movements for separation or independence. A vivid example was the declaration of the Talish-Mugan Autonomous Republic in the summer of 1993. In the same year, after Elçibey’s overthrow and Heydar Aliyev’s rise to power, the state language again became Azerbaijani. And after Azerbaijan’s 2023 capture of Artsakh, the Azerbaijani public discussion about making Turkish the state language resurfaced, but the state has no active involvement in this. «This is not a top-down but a bottom-up agenda», the oriental studies expert emphasizes. He notes that in 1992 Turkism could not take root in Azerbaijan because there was no Turkey’s military factor in the form it took after 2020. «After the 2020 war, Turkic sentiments in society pose a major challenge, which in the short- to medium-term could lead to independence movements or secession», the Hetq interlocutor concludes, adding that for Aliyev resisting the flow entails many risks. Therefore he must proceed very slowly and covertly. Accordingly it is no accident that he funds local NGOs—supporting projects that foreground the spread of Azerbaijani-ness and its promotion in schools. «Since 2020 they have been repeating one phrase. You will not find any Azerbaijani official who says that Turkey helped us militarily. They say that Turkey’s support for Azerbaijan has been exclusively political and moral. That is what Aliyev says, and all MPs repeat the same stock line: that in Artsakh only Azerbaijani blood has been shed; we categorically deny that Turkey had any military involvement in Artsakh», Tonoyan notes. According to him, this topic fuels major debates in Azerbaijan. Opponents play it well—on camera they pose direct questions to government representatives about whether there was Turkey’s military presence in the 2020 war; effectively, they pressure Aliyev’s subordinates to deny it. Turkey, in turn, emphasizes the fact of its military presence in the 44-day war. In this regard Tonoyan recalls Erdogan’s claim that the Turkish soldier won in Libya and in Nagorno-Karabakh, to which Aliyev’s level responded with a denial that Turkish soldiers shed blood in Azerbaijan. The Orientalist also notes that in February 2024, during his inauguration, Aliyev stressed the importance of having an independent defense industry, aimed at countering Turkey. The Azerbaijani president also stated that they had moved stones such that no one would swallow them, i.e., there would be opponents against them. He says the younger Aliyev remembers the independence movements of the 1990s and is concerned about their repetition. در نخستین تصویرِ همراه با توضیح: اردوغان و علیاف پس از امضای «بیانیهٔ شوشا»، ۱۵ ژوئن ۲۰۲۱ (از وبسایتِ رئیسجمهورِ آذربایجان).