

منتشر شده در: ۱۹ نوامبر ۲۰۲۵ مردم از پیش تعصب دارند — کسانی که کتاب را هنوز نخواندهاند، از قبل دربارهٔ آن نظر دارند Tigranuhi Martirosyan خبرنگار، متخصص تبلیغ رسانهای Artavazd Yeghiazaryan ما در زمانی زندگی میکنیم که هیچ متن خوبی منتشر نشده باقی نمیماند. پرسشی که مطرح است این است که کتابها برای جلب توجه خواننده با مشکلاتی روبهرو هستند. این مشکلات ده سال پیش هم وجود داشت و امروز نیز وجود دارند. این چیزی است که نویسنده داستان و ویراستار Artavazd Yeghiazaryan به media.am گفت و یادآور شد که بسیاری از کتابها منتشر میشوند و در قفسههای کتابفروشی میمانند. ادبیات معاصر ارمنستان چگونه است؟ آیا میتوانیم آن را نام ببریم و توضیح دهیم؟ آن پرسش بهتر است توسط ناشران و نهادهای ترویج این حوزه پاسخ داده شود. اما بهعنوان نویسنده و خواننده، میتوانم بگویم که ما ادبیات معاصر باکیفیت بالا و رقابتی داریم. برخلاف تولید فیلم که منابع مالی زیادی و تیمی بزرگ میطلبد، ادبیات توسط یک فرد خلق میشود. نویسنده مینویسد، ناشر چاپ میکند. چاپ اکنون آسانتر از ۱۵ سال پیش است. بنابراین آثاری با کیفیت بینالمللی تولید میشود. ما در زمانی زندگی میکنیم که هیچ متن خوبی منتشر نشده باقی نمیماند. پرسش درباره جلب توجه خواننده همچنان باقی است. این مشکلات ده سال پیش هم وجود داشت و امروز هم وجود دارد. بسیاری از کتابها چاپ میشوند و روی قفسهها میمانند. به نظر میرسد شبکههای اجتماعی باید این مشکل را حل کرده باشند. آیا این طور است؟ اگر به کل بازار نگاه کنیم، عادت خرید کتاب با رویدادهایی مانند Book Gift Day و Book Fest دوباره زنده شده است که به خوبی تبلیغ میشوند و مردم فعالانه در آنها شرکت میکنند. اما کتابهای فردی — عموماً نویسندگان فردی — تبلیغ نمیشوند. برای کتاب یا نویسنده خاص، کارزار بازاریابی جداگانهای وجود ندارد. رویدادها ترجیحاً ترجمهها را نسبت به نویسندگان ارمنی تبلیغ میکنند. سوءتفاهم گستردهای وجود دارد که نویسندگان ارمنی مانند سریالهای تلویزیونی ارمنی مینویسند. مردم دیدگاههای از پیش ساخته دارند — کسانی که کتاب را هنوز نخواندهاند، از قبل دربارهٔ آن نظر دارند. و آیا نویسندگان از ابزارهای موجود استفاده نمیکنند؟ برای نمونه، برای شکل دادن به تصویر خود در شبکههای اجتماعی و ارتباط مستقیم با خوانندگان؟ درست میگویید، این ابزار خوبی است، اما همهٔ نویسندگان نمیتوانند از آن استفاده کنند. برای کار با آن دانش، مهارت و زمان لازم است. برندینگ شخصی کار جداگانهای است و نیاز به توجه ویژه دارد. همه نمیتوانند این کار را انجام دهند. در ضمن، یک نمونهٔ نقض نسبتاً کارآمد وجود دارد: وقتی وبلاگنویسان یا اینفلوئنسرها کتابی منتشر میکنند و موفق میشوند. سالها با مخاطبان در تعامل هستند و روزی کتابی منتشر میکنند (صرفنظر از موضوع)، که به پرفروش تبدیل میشود. از طرف دیگر، ما داریم به عنوان مثال آرَام پَچین که صفحههای عمومی در شبکههای اجتماعی ندارد، به خوانندگان نسبتاً بسته است، به ندرت مصاحبه میکند، اما مردم کتابهای او را منتظرند. بنابراین نمیتوانم با اطمینان بگویم که اگر نویسندهای در شبکههای اجتماعی فعال باشد، موفق میشود و بالعکس که عدم موفقیت به بیفعالی در شبکههای اجتماعی مربوط است. آیا داستان موفقیت کتاب شما «راز سنگ اژدها» را تحلیل کردهاید؟ کدام عامل از منظر بازاریابی به عنوان تقویتکنندهٔ فروش عمل کرد؟ در شبکههای اجتماعی بهعنوان سردبیر مجلهٔ ایروان شناخته میشوم، بنابراین مطمئنم که یک صفحهٔ شخصی بر فروش کتاب تأثیر نگذاشته است. من به سادگی وارد حوزهای شدم که در ارمنستان خالی بود. نویسندگان بسیار کمی وجود دارند که ادبیات کودکان خلق میکنند. وقتی کتابهایی را برای پسرم برای خواندن انتخاب میکردم، متوجه شدم بازار کاملاً از ادبیات ترجمهای تشکیل شده است؛ نویسندهٔ محلی برای این سن وجود ندارد. بنابراین تصمیم گرفتم خودم بنویسم. کتاب در پاییز ۲۰۲۰ در چارچوب نمایشگاه کتاب ظاهر شد؛ خوانندگان اولیه آن را دوست داشتند و نظرات مثبت پخش شد. بیتردید طرحبندی، تصاویرِ هاروتیون توماتیان و حتی فونت، محصولی باکیفیت از Antares Publishing را نشان میداد. من همچنین با دانشآموزان نشستهایی داشتم. این به من کمک زیادی کرد؛ زیرا وقتی به کودکان میگویید نویسندهاید، آنها تصویری سیاهوسفید در کتاب درسی از کسی که مدتها پیش درگذشته است را در ذهن میآورند. دیدن نویسندهای زنده، بهویژه یکی که تتو دارد، برای آنها شوکآور است. آیا کتابخانهها همچنان شاخصی برای موفقیت نویسنده هستند؟ آیا یک نویسندهٔ معاصر میخواهد در کتابخانهها نمایش داده شود؟ یا شاخص فروش است؟ البته وقتی کتاب به کتابخانه میرسد و بهخصوص اگر از سوی خوانندگان تقاضا شود، بسیار تشویقکننده است. فکر میکنم در ادبیات معاصر این گونه است: وقتی خوانندگان از آن درخواست میکنند، کتابخانه آن را در فهرست جدیدترین کتابهای خریداریشدهٔ خود گنجانده است. وقتی کتاب شما از کتابخانه قرض گرفته میشود، این مسئولیت برای نویسنده بزرگتری است نسبت به وقتی که کتاب خریداری میشود. در مورد مسئولیت: از آنجاکه کتاب برای کودکان و نوجوانان است، آیا دربارهٔ برخی موضوعات خودسانسوری کردهاید؟ آیا مضامین یا پدیدههایی بوده که نمیخواستید دربارهشان بنویسید، چون فکر میکردید ممکن است درک نشوند یا مرز بین واقعیت و تخیل را مخدوش کند؟ رویدادهای کتاب من در ارمنستان معاصر اتفاق میافتد، اما ارجاعاتی نیز به اساطیر وجود دارد. جاهای واقعی که همهٔ ما به آنها رفتهایم وجود دارد، اما همچنین اژدهای سخنگویی که به زبان ارمنی محاورهای صحبت میکند نیز وجود دارد. این بزرگترین چالش بود. دربارهٔ زبان انتخابشده، نقدهای زیادی مطرح شده است. حتی شنیدهام که زبان کتاب چون از صدای A استفاده میکند، خیابانی است. طبیعی است که با آن مخالفم. ما یک کلیشه داریم که اگر حرفی روی کاغذ چاپ شده باشد، نباید با صدای A تلفظ شود. خیلیها از اینکه واژهای به کار بردم که ترجمهٔ آن «دزدیدن با زور» است شگفتزده شدند. به نظر من زبان یک موجود زنده است و اگر در بارهٔ یِرهوانِ قرن بیست و یکم داستان تعریف میکنید، باید از زبان همان زمان استفاده کنید. آیا نگرانی مبنی بر اینکه در آن سن کودکان بسیاری از آنها این را واقعیت یا حتی اطلاعات نادرست بدانند وجود داشت؟ نه، به آن فکر نکردم. فیکشن/ادبیات یک اثر هنری است؛ فکر نمیکنم کودکان نیاز داشته باشند بدانند که آن فشرده و تخیلی است. Zruts: مصاحبهای با Tigranuhi Martirosyan دانشنامه Mariana Danielyan From the library to media-centered: what needs to change دانشنامه ۵ ۱۸ نوامبر ۲۰۲۵ اعلان بورس تحصیلی برای کارکنان بخش دولتی ارائه میشود ۱۸ نوامبر ۲۰۲۵ Mariam Barseghyan ده ماه پس از Azertajin ۱۷ نوامبر ۲۰۲۵ Regulations for digital platforms in the European Union — Are they applicable in Armenia? ۱۴ نوامبر ۲۰۲۵ Armenia–Azerbaijan: what did the governments demand from social media platforms ۱۳ نوامبر ۲۰۲۵ Ongoing responses to Washington meetings in Armenia and Azerbaijan ۱۲ نوامبر ۲۰۲۵