

در تلاشی برای گسترش پایگاه حمایت خود، احزاب اسلامگرا اصلی پاکستان به استراتژی تازهای روی آوردهاند. احزاب مانند جماعت اسلامی (JI) و جمعیت علمای اسلام ف (JUI-F) مدتها به تبلیغ ایدئولوژیک-دینی برای بسیج رأیدهندگان تکیه کردهاند، اما این گروهها بهطور فزایندهای پوپولیسم اقتصادی-اجتماعی را به بیانیههای سیاسی خود وارد کردهاند تا رأیدهندگان را جذب کنند. به نظر میرسد پاسخی به رأیدهندگان باشد که بیش از پیش به مسائل اقتصادی مشغولاند و خواهان پاسخگویی از سیاستمداراناند. برای احزاب اسلامگرا، شور دینی و تبلیغ صرف درباره اسلام دیگر کارساز نیست. در ماههای اخیر، جماعت اسلامی به کار روایتسازی برای ترویج ایده بازنگری سیستم حاکمیت پاکستان روی آورده است. این حزب اخیراً اعلام کرد که نشست سه روزهای باشکوه در مینار پاکستانِ لاهور را از 21 تا 23 نوامبر برگزار میکند و آن را به عنوان نقطه عطفی برای تغییر سیستم سیاسی و اقتصادی رو به زوال کشور بیان کرد. در هفتههای اخیر، این حزب بهطور فعال تجمعها و راهپیماییهایی را برای بحث بیکاری جوانان و رکود اقتصادی کشور سازمان داده است. این را میتوان تغییری قابل توجه نسبت به تمرکز سنتی JI بر نظارت اخلاقی دانست. بهطور مشابه، JUI-F نقدهای خود را به مدیریت اقتصادی ضعیف و سایر مسائل مرتبط با سیاست خارجی شدت بخشیده است. رهبرانش هشدار دادهاند که قصد دارند جنبشی علیه سیاستهای نادرست دولت آغاز کنند که تورم فراگیر را تشدید میکند. سخنگوی JUI-F، Aslam Ghauri، هفته گذشته گفت که دولت باید به تأمین مایحتاج اولیه عمومی تمرکز کند تا در «بازیهای قدرت» منطقهای درگیر نشود. وی بر این نکته تأکید کرد که شرایط اقتصادی رو به وخامت، افزایش قیمتها و افزایش بیقانونی، مردم را به لبهٔ پرتگاه میکشاند و همچنین نسبت به راهاندازی جنبشی علیه «سیاستهای دیکتهشده صندوق بینالمللی پول» هشدار داده است. نمونهٔ Tehreek-e-Labbaik Pakistan (TLP) نیز در این رابطه قابل توجه است. این حزب که به تبلیغات خشونتبار علیه مقدسات شهرت دارد و هفته گذشته توسط دولت ممنوع شد، در اکتبر 2025 این فضا را آزمایش کرد. حزب سعی کرد رأیدهندگان خود را برای برگزاری راهپیمایی همبستگی با غزه از لاهور تا سفارت آمریکا در اسلامآباد برای اعتراض به نقش ایالات متحده در بحران خاورمیانه بسیج کند. با رد این توافق صلح غزه، رهبران TLP آن را به عنوان «توطئهای برای به بند کشیدن مردم فلسطین» توصیف کردند. حزب سعی کرد اعتراض خود را با این ادعا که این حرکت برای مردم غزه است، توجیه کند. با این رویکرد، TLP عملاً کوشید تا تمرکز اصلی خود را از شکایات داخلی دینی به مسائل ژئوپلتیکی و سیاست خارجی منتقل کند. در حالی که ممنوعیت TLP خطرات افراطگرایی را نشان میدهد، تصمیم آن برای راهاندازی راهپیمایی به سمت اسلامآباد با محوریت یکی از مسائل خاورمیانه نشان میدهد که حتی اسلامگرایان رادیکال نیز به دنبال مسائل سیاست خارجی به عنوان اهرم جلب رأی هستند. این تغییر تا حد زیادی نشان میدهد که سیاست اسلامگرایانه در پاکستان در حال تحول است. این احزاب با ترکیب باورهای دینی با خواستههای حکمرانی پاسخگو، مبارزه با فساد و رهایی از دغدغههای اقتصادی، نقشی را برای خود در امور مربوط به حاکمیت میآفرینند. این تغییر بازتابی از ارزیابی واقعبینانهای است که پایگاه دینی اصلی آنها که به مدارس علمیه و محلههای محافظهکار وابسته است، نمیتواند در صحنه ملی انتخابات برای آنها گشایش ایجاد کند. برای مثال، در انتخابات 2024، جماعت اسلامی تنها 1.3 درصد از آراء کل کشور را کسب کرد و موفق به کسب هیچ کرسیای در مجلس ملی نشد. این حزب بیشترین آراء را در بخش کراچیِ سند به دست آورد. شایان ذکر است که این عملکرد نتیجه سازماندهی قوی پایگاه مردمی حزب و حرکت ناشی از انتخابات محلی سال 2023 بود، جایی که با بهرهگیری از نارضایتی عمومی از نقصهای زیرساختی، کمبود آب و خدمات شهری ناکارآمد، حدود 100 کرسی شورای اتحادیه به دست آورد. در مورد JUI-F، این حزب 3.7 درصد یا 2.16 میلیون رأی در سطح ملی به دست آورد. در پنجاب، پرجمعیتترین استان پاکستان، تنها 97٬604 رأی آورد، در حالی که در اسلامآباد پایتخت تنها 2٬630 رأی گرفت. این نتایج نشان میدهد که در کشوری با 128 میلیون رأیدهنده واجد شرایط، این نتیجه ضعیف است و به ویژه در مراکز شهری پنجاب و سند دیده میشود. به نظر میرسد که احزاب مانند JUI-F و JI فقط در محلههایی که مدارس دینیشان رونق دارد یا در جوامع محافظهکار جمع میشوند، پایگاههای قدرتمندی ساختهاند، مانند شبکههای دیوبندی JUI-F در خیبر پختونخوا. بهعنوان مثال، JUI-F چند مدرسه دینی در پنجاب اداره میکند و ردپای انتخاباتی نسبتاً ضعیفی در این استان دارد. همچنین حضور JI در سند و پنجاب پراکنده است و فقط به محلات شهری مرتبط با مدارس علمیه محدود میشود. آخرین باری که احزاب اسلامگرا پیروزی مهمی داشتند به سال 2002 برمیگردد، زمانی که MMA، ائتلاف ششحزبی شامل JUI-F و JI، در خیبر پختونخوا و بلوچستان پیروز شد. دستاوردهای انتخاباتی MMA در 2002 تا حد زیادی با تحریم انتخابات توسط احزاب بزرگ از جمله PML-N و PPP، در سایهٔ سرکوبها و ادعاهای گسترده مبنی بر تقلب به سود این اتحاد دینی تقویت شد. همچنین موج احساسات ضدآمریکایی در خیبر پختونخوا و مناطق قبیلهای – که ناشی از حملهٔ ائتلافی آمریکا به افغانستان در سال 2001 بود – بهطور قابل توجهی حمایت انتخاباتی MMA را در 2002 تقویت کرد. با نبود ائتلافی به سبک MMA در افق آینده و احتمال حمایت طراحیشده از سوی اسلامگرایان چندان محتمل نیست، احزاب اسلامی اکنون باید با جريانهای اصلی برای موفقیت انتخاباتی همراه شوند. دادهها نشان میدهد چرا احزاب اسلامگرا ممکن است به این رویکرد نیاز پیدا کنند، بهویژه برای جذب رأی جوانان. نظرسنجی اخیر گالوپ Pakistan اقتصاد را بهعنوان دغدغهٔ اول عمومی برای جوانان رتبهبندی کرده است، بهطوری که 70 درصد تورم و 59 درصد فقر را بهعنوان دغدغههای اصلی برشمردند. وضعیت اقتصادی از دین و حتی امنیت به عنوان مسائل مورد توجه جوانان پاکستانی پیشی گرفت. بعلاوه، یک بررسی از مؤسسه توسعه و شفافیت قانونگذاری پاکستان (PILDAT) درباره انتخابات ملی 2024 نشان داد که مشارکو جوانان بهشدت افزایش یافته است. در انتخابات 2024، حضور رأیدهندگان جوان به رقم تاریخی 48 درصد رسید؛ این نشان میدهد که این میزان 11 درصد بالاتر از 37 درصد در انتخابات 2018 بوده است. بر اساس تحلیلها، این افزایش به دلیل نگرانیهای رو به افزایش دربارهٔ مدیریتِ ناکارآمدیِ حاکمیت و اضطراب دربارهٔ آینده بوده است. بیتردید، گروههای اسلامگرا مانند JI و JUI-F این روندها را میخوانند و اکنون به زبان مسائلی روزمره مانند اشتغال، بیکاری و قیمتها صحبت میکنند تا رأیدهندگان فراتر از پایهٔ دینی اصلیشان را جلب کنند. وقتی این احزاب خود را بهعنوان مدافعان اقتصاد و حاکمیت بهتر معرفی میکنند و دربارهٔ نیازهای واقعی عمومی صحبت میکنند، تا حدی در نرم کردن بیانیهٔ سختگیرانهٔ دینی و تصویر آنها مؤثر است. با این حال، بسیاری از مسائل باقی است که احزاب اسلامگرا از بحث در بارهٔ آنها اجتناب میکنند. این احزاب بهطور مداوم از اصلاح مدارس علمیه جلوگیری میکنند و بازنگری در کتابهای درسی یا نظارت دولتی که میتواند محتوای افراطی را کنترل کند، را سد میکنند. جماعت اسلامی، JUI-F و دیگر گروههای اسلامگرا قصد دارند گواهیهای دموکراتیک خود را تقویت کنند اما امپراطوریهای حوزههای علمیه خود را پنهان میکنند و به وعدههای گستردهتر حاکمیت با دولت در زمینهٔ اصلاحات مدارس علمیه برای برخورد با افراطگرایی تضعیف میکنند. این احزاب باید به یاد داشته باشند که برای جلب اعتماد رأیدهندگان عمومی باید به پاسخگویی نیز گشوده شوند. بدون این، حرف از اصلاح اقتصاد بیمعنا میماند. در پایان، این تغییر نشان میدهد که احزاب اسلامگرا میتوانند سازگار شوند و زنده بمانند. اما برای اینکه واقعاً اهمیت بیابند و رأی بیاورند، باید فراتر از حفاظت از حوزهشان و استفاده از مواضع دینی برای ترویج اصلاحات واقعی و معنادار گام بردارند.